شعر عاشقانه پاییز

🍂 #شعر #عاشقانه #پاییز
ای عشق قسم خورده به سامان نرسیدی
با من به دل خیس خیابان نرسیدی
پاییز شد و چشم به راهم که بیایی
از مهرگذشتیم و به آبان نرسیدی
در کوچه ی یاد تو دلم خواست ببارم
ای ابر پر از بغض به باران نرسیدی
درد است که باشی و دلم تنگ تو باشد
درمانگرِ من...!حیف به درمان نرسیدی
چشمت همه ی دار و ندار دل من بود
هم پای من اما تو به پایان نرسیدی
گفتی که مرا دوست...ولی عهد شکستی
حرفی زدی و هیچ به پیمان نرسیدی
دیوانه ی چشمان سیاهت شده بودم
ای عشق... به دادِ دلِ یاران نرسیدی🍂
دیدگاه ها (۵)

مدت زیر پرسپولیس بودن تیم دوم پایتخت به ۱۰۰ هفته رسیدشاید با...

مثه فیلما هااا ...😓

@derazaاول بگم که مدیره هااا همه تبریک بگن وگرنه مسدودمیشن😂 ...

خدایا!!!!!!!...........................................شوهر😂...

من وتو نسبتمان چیست؟ نگاردل هم بیقرار  هم  و یک  عمر  قرار  ...

"تو" که از کوچه ی غمگین دلم میگذری!"تو" که از راز دلم با خبر...

تا ابد در شعرهایم بوی باران میدهی وصف آن دلدادگی در جمع یارا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط