به جرم این که دلم آه هست و آهن نیست
♡♥
به جرم این که دلم آه هست و آهن نیست
کسی به جز تو درین روزگار با من نیست
نه یک.. نه ده.. که تو را صدهزار بافه ی مو
دریغ ازین که مرا صدهزار گردن نیست!
تو را چنان که تویی، هیچ شاعری نسرود
"زنی چنین که تویی جز تو هیچ کس زن نیست"
١ (مخاطبان عزیز! این زنی که می شنوید،
فرشته ای ست.. که البته پاک دامن نیست
که دست هر کس و نا کس دخیل دامن اوست
ولی رسالت او مستجاب کردن نیست
طنین در زدن اش منحصر به این فرد است
که هیچ طنطنه ای این قدر مطنطن نیست) - خوش آمدی! بنشین! آفتاب دم کردم..
که "چای دغدغه ی عاشقانه ی" من نیست ٢
زمانه ای شده خاتون! که هفت خوان از نو
پدید آمده اما یکی تهمتن نیست
به دور هرکه بچرخی به دورت اندازد
اگرچه قصه ی ما قصه ی فلاخن نیست
تو را به خانه نیاورده ام گلایه کنم
شب است و وقت برای گلایه کردن نیست
بیا ازین گله ها بگذریم و بگذاریم
زمان نشان بدهد دوست کیست.. دشمن کیست..
از دفتر چلّه ی تاک _ علیرضا بدیع
به جرم این که دلم آه هست و آهن نیست
کسی به جز تو درین روزگار با من نیست
نه یک.. نه ده.. که تو را صدهزار بافه ی مو
دریغ ازین که مرا صدهزار گردن نیست!
تو را چنان که تویی، هیچ شاعری نسرود
"زنی چنین که تویی جز تو هیچ کس زن نیست"
١ (مخاطبان عزیز! این زنی که می شنوید،
فرشته ای ست.. که البته پاک دامن نیست
که دست هر کس و نا کس دخیل دامن اوست
ولی رسالت او مستجاب کردن نیست
طنین در زدن اش منحصر به این فرد است
که هیچ طنطنه ای این قدر مطنطن نیست) - خوش آمدی! بنشین! آفتاب دم کردم..
که "چای دغدغه ی عاشقانه ی" من نیست ٢
زمانه ای شده خاتون! که هفت خوان از نو
پدید آمده اما یکی تهمتن نیست
به دور هرکه بچرخی به دورت اندازد
اگرچه قصه ی ما قصه ی فلاخن نیست
تو را به خانه نیاورده ام گلایه کنم
شب است و وقت برای گلایه کردن نیست
بیا ازین گله ها بگذریم و بگذاریم
زمان نشان بدهد دوست کیست.. دشمن کیست..
از دفتر چلّه ی تاک _ علیرضا بدیع
- ۱.۲k
- ۲۳ دی ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۲۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط