چه عاشقانه خودم را تسلیمت کردم و تو

چه عاشقانه خودم را تسلیمت کردم و تو
چه وحشیانه دریدی ام
چه گستاخانه ذره ذره چریدی ام
و چه بی شرمانه گذشتی...
همین ؟
هرزه نبودم....
حالم خوش نیست ...
گمانم فاسد شدم...
ندیدم !کجایم این جمله نوشته شده بود .تاریخ مصرف 1 ماه بعد از باز شدن...
دیدگاه ها (۲)

شاید دیر...شاید دور....اما مرا به خاطر خواهی آورد....#کاش #خ...

من آبستن دستهاو پاهاو لبهاو زبان وذهن آدم هستم...!من سنگینی ...

امروز تمام یاد ها و تمام یادگاری های نداشته اش را به دست خود...

همخواب #رقیبانی و من تاب ندارمبی تابم و از غصه این خواب ندار...

رمان { برادر ناتنی } پارت ۱۳

قاصدک کوچولوی من💔🥀تهیونگ کنار تخت بیمارستان نشسته بود فقط آر...

فرار من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط