ز جام ساقی باقی چو خوردهای تو دلا

ز جام ساقی باقی چو خورده‌ای تو دلا
که لحظه لحظه برآری ز عربده عللا
مگر ز زهره شنیدی دلا به وقت صبوح
که بزم خاص نهادم صلای عیش صلا
بلا درست بلایش بنوش و در می‌بار
چه می‌گریزی آخر گریز توست بلا
پیاله بر کف زاهد ز خلق باکش نیست
میان خلق نشستست در خست خ
زهی پیاله که در چشم سر همی‌ناید
ز دست ساقی معنی تو هم بنوش هلا#مولانا
دیدگاه ها (۰)

هر چه در روی تو گویند به زیبایی هستوان چه در چشم تو از شوخی ...

•‌جهان را نوازش کندریچه را بگشاو پیچک را ببینبر روشنی بپیچسه...

گفتی ز جهان چه غصه داری آخر؟آن غصه که در جهان نگنجد دارم#خاق...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط