چه نم دست خودم نست

چه كنم دست خودم نيست
كه يادت نكنم
خواستی گل نشوی
تا به تو عادت نكنم…

#𝑺𝒆𝒕𝒂𝒓𝒆𝒉
دیدگاه ها (۰)

±گل‌ فروش‌ میگفت:ڪار و ڪاسبۍ‌ خوب‌ نیستآدما، دیگه مثل‌قبل‌ ه...

محبوبم!دلِ من خسته بود، شما آمدیدناگهان خستگی از دلم درآمدبو...

تو مثل دلبری‌های پاییز میمانیآدم نمیداند نگاهت کند یا کوچه ب...

هر چیزے رامے توانے پاره ڪنے و دور بیاندازے اما روزے داخل ڪتا...

این وطن فروش میگه مثل sگ پشیمونه..

با همین دست، به دستان تو عادت کردماین گناه است ولی جان تو عا...

یارم سر در خودم در دروازه یارم گل تر خودم پنیر تازه هرکسی به...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط