داستان امشب...
#داستان_امشب...
بزغاله ای
روی پشت بام بود
و به شیری که از پایین عبور
می کرد توهین میکرد و
ناسزا می گفت.‼️
شیر گفت :
این تو نیستی که به من ناسزا
می گویی ،
بلکه این جایگاه توست
که به من ناسزا می گوید.
مبادا بوسیله جایگاهت به دیگران
توهین کنی، که تکیه گاهت با گذر زمان سست شده و فرو میپاشد، آنگاه تو میمانی و آنهایی که تحقیرشان کردی......
(شیخ بهایی)
بزغاله ای
روی پشت بام بود
و به شیری که از پایین عبور
می کرد توهین میکرد و
ناسزا می گفت.‼️
شیر گفت :
این تو نیستی که به من ناسزا
می گویی ،
بلکه این جایگاه توست
که به من ناسزا می گوید.
مبادا بوسیله جایگاهت به دیگران
توهین کنی، که تکیه گاهت با گذر زمان سست شده و فرو میپاشد، آنگاه تو میمانی و آنهایی که تحقیرشان کردی......
(شیخ بهایی)
۲.۴k
۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.