شب به دل گفتم چه باشد آبروی زندگی

شب به دل گفتم چـه باشد آبـروی زنـدگی
گفت چون پروانه در آغوش ِ دلبر سوختن

👤 دهلوی
دیدگاه ها (۴)

گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویمچه بگویم که غم از دل برو...

الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یادمرا روزی مباد آن دم که...

دیدنش حال مرا یک جور دیگر می کندحال یک دیوانه را دیوانه بهتر...

بگذار آغوش به آغوش،بوسه به بوسه ،شـعر به شـعر ،مسلط باشم به ...

عشق یعنی در میانه شعله با هم سوختن  عشق یعنی آتش از آتش به د...

سینه در آتش دل در غم جانانه بسوخت آتشی بود در این خانه که کا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط