و داد زد: "باور کنید. من زنده نیستم"
و داد زد: "باور کنید. من زنده نیستم"
من از ورای او تراکم تاریکی را و میوه های نقره ای کاج را هنوز میدیدم، آه .. ولی او ... او بر تمام این همه می لغزید .. وقلب بی نهایت او اوج میگرفت .. گویی که حس سبز درختان بود.. و چشمهایش تا ابدیت ادامه داشت... حق با شماست .. من هیچگاه پس از مرگم .. جرات نکردم در ایینه بنگرم .. و آنقدر مرده ام .. که هیچ چیز مرگ مرا دیگر ثابت نمیکند ... من مرده ام .. و شب هنوز هم .. گویی ادامه ی همان شب بیهوده ست .. خاموش شد .. گویی که کودکی در اولین تبسم خود پیر گشته است.. سرد است ...
"فروغ فرخزاد"
#DeadBreaths-
#HE
#mhs
من از ورای او تراکم تاریکی را و میوه های نقره ای کاج را هنوز میدیدم، آه .. ولی او ... او بر تمام این همه می لغزید .. وقلب بی نهایت او اوج میگرفت .. گویی که حس سبز درختان بود.. و چشمهایش تا ابدیت ادامه داشت... حق با شماست .. من هیچگاه پس از مرگم .. جرات نکردم در ایینه بنگرم .. و آنقدر مرده ام .. که هیچ چیز مرگ مرا دیگر ثابت نمیکند ... من مرده ام .. و شب هنوز هم .. گویی ادامه ی همان شب بیهوده ست .. خاموش شد .. گویی که کودکی در اولین تبسم خود پیر گشته است.. سرد است ...
"فروغ فرخزاد"
#DeadBreaths-
#HE
#mhs
۳.۳k
۰۲ اسفند ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۴۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.