سناریو انهایپن
وقتی از سرکار برمیگردن میبینن با ی لباس خواب باز بچتونو بغل کردی و خوابیدی
هیسونگ:وای نگاهشون کن این دو تا هر دوتاشون بچن
جی:قربونتون برم چقد گوگولی خوابیدن (پیشونی هر دوتاتونو بوس میکنه میره)
جیک:وای این دوتا گوگولی مگولی رو نگاه کنن (موهاتون ناز کرد و اومد کنارتون خوابید)
سونگهون: هعی این دوتا رو🤧 حداقل بیدار میموندین من بیام با هم بخوابیممم(هر دوتاتونو بیدار میکنه بعد رو تخت بغلتون میکنه با هم بخوابین🤏🏻)
سونو:وای این دوتا کیوتی رو انگار نه انگار ات
مامانه این یکی کوچولوعه انگار همسن همن(لباساشو عوض میکنه میاد کنارتون میخوابه)
جونگوون:هعی این دوتا الان انقدر ناز خوابیدن فردا خار مادر منو میارن جلو چشم(لیدر بودن بهش فشار عصبی وارد کرده☺️)
نیکی:دست هر دوتاتونو بوس میکنه میاد میگیره میخوابه پیشتون
#هر_کی_لایک_نکنه_عنتر_برقیع
هیسونگ:وای نگاهشون کن این دو تا هر دوتاشون بچن
جی:قربونتون برم چقد گوگولی خوابیدن (پیشونی هر دوتاتونو بوس میکنه میره)
جیک:وای این دوتا گوگولی مگولی رو نگاه کنن (موهاتون ناز کرد و اومد کنارتون خوابید)
سونگهون: هعی این دوتا رو🤧 حداقل بیدار میموندین من بیام با هم بخوابیممم(هر دوتاتونو بیدار میکنه بعد رو تخت بغلتون میکنه با هم بخوابین🤏🏻)
سونو:وای این دوتا کیوتی رو انگار نه انگار ات
مامانه این یکی کوچولوعه انگار همسن همن(لباساشو عوض میکنه میاد کنارتون میخوابه)
جونگوون:هعی این دوتا الان انقدر ناز خوابیدن فردا خار مادر منو میارن جلو چشم(لیدر بودن بهش فشار عصبی وارد کرده☺️)
نیکی:دست هر دوتاتونو بوس میکنه میاد میگیره میخوابه پیشتون
#هر_کی_لایک_نکنه_عنتر_برقیع
۶.۰k
۰۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.