خب دیگه الان دقیقا

خب دیگه الان دقیقا🤷
وسط گردنه ای بابوجی😒
قرار گرفتیم بیا خوب شد
همه چی تموم شد گم رفتیم😔
چهار سو تاریکی💔🚶
دیدگاه ها (۰)

من نتوان توصیف ز آن کهباما نمی گویم آهسته سلامای تو که ز ما ...

نه دگر تو پهلویم نمی آییو نه دگر ز پهلویم نیاساهی تو دختر با...

من که در خواب شیرین والله تنها بمانم تورا❤️‍🔥بیا گر تلخ است ...

اگر یار مرا دیدی تو جای بهش بگو❤️‍🔥که همان لباس سیاهش رو💁حتم...

part⁷یون وو:ســـــــــلام(یون وو داداش بزرگتره همون بچهست ۱۸...

پارت ۲۱ فیک دور اما آشنا

یک تفنگی داشتیم گرفتیم و رفتیم دم شکار بزرگ کبک را زدیم دیگه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط