باید در امتداد باد گیسو رها کنی

باید در امتداد باد گیسو رها کنی

مضمون شعر تازه ای از نو بنا کنی

 

دستی به چین دامن و دستی به روسری  

اینگونه باد را به خودت مبتلا کنی

 

این واژه های لال غزل پس نمی دهند

با شورشی دوباره مگر کودتا کنی

 

جان را به یک کرشمه ی تو نقد میکنم

گیرم در این معامله با ما ربا کنی

 

سمفونی سکوت مرا نت به نت بخوان

تا بغض های کال غزل را صدا کنی



دردت به جونم..میمیرم برات...
دیدگاه ها (۱)

فدای تمام تحمل هایت بانوی منجوووووووون دلمی تو زندگیم..دردت ...

ممنونم از تو دنیام که جرات عاشق شدن رو دادی..مردت تا نفس دار...

فرشته آسمانی من..امید زندگیم..فدای وجودت .

ممنونم که همیشه هستیممنونم..هیچوقت تنهات نمیزارم زندگیمعمرم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط