پيچيده تر از بند نگاهت تله اى نيست
پيچيده تر از بند نگاهت تله اى نيست
بگذار كه صيد تو شوم،مسئله اى نيست
وقتى دلمان ساكن يک منزل نور است
انگار ميان من و تو فاصله اى نيست
شيرينى تكرار تو در قالب يک ذكر
در هيچ نماز سحر و نافله اى نيست
يك تير رها شد به گلوى غزل من
خون مى چكد از شعر، ولى حرمله اى نيست
موى تو به زنجير كشيد عاقبتم را
نه ؛قدرت گيسوى تو در سلسله اى نيست
حكمى كه نگاهت به تمناى دلم داد
حق بود گمانم! تو بخواهى،گله اى نيست
لرزى كه به اندام من انداخت نگاهت
در قدرت تخريبگرِ زلزله اى نيست
هر روز تو را از همه مى پرسم و افسوس
در پاسخ آشفتگى من "بله" اى نيست...
.
❤️❤️❤️💚💚💚
بگذار كه صيد تو شوم،مسئله اى نيست
وقتى دلمان ساكن يک منزل نور است
انگار ميان من و تو فاصله اى نيست
شيرينى تكرار تو در قالب يک ذكر
در هيچ نماز سحر و نافله اى نيست
يك تير رها شد به گلوى غزل من
خون مى چكد از شعر، ولى حرمله اى نيست
موى تو به زنجير كشيد عاقبتم را
نه ؛قدرت گيسوى تو در سلسله اى نيست
حكمى كه نگاهت به تمناى دلم داد
حق بود گمانم! تو بخواهى،گله اى نيست
لرزى كه به اندام من انداخت نگاهت
در قدرت تخريبگرِ زلزله اى نيست
هر روز تو را از همه مى پرسم و افسوس
در پاسخ آشفتگى من "بله" اى نيست...
.
❤️❤️❤️💚💚💚
۲.۲k
۱۴ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.