در مسجد عشق رفته بودم به نماز

.
در مسجد عشق رفته بودم به نماز

گفتند: اذان بگو، من از آن گفتم...
.
.
دیدگاه ها (۴)

من دنیایم را ، برای کتابی تایپ کردنپیغام های مادرم میدهم ......

در مسجد عشق رفته بودم به نماز

داشت اذان میگفتتو بابل داشتم دنبال مسجد میگشتم که چشمم به ای...

.گفت : از حالت بگو؟ گفتم:دلی ویران ، سری حیران، غمی پنهان،تن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط