در خواب دیدم دلبرم خندید و من بوسیدمش
در خواب دیدم دلبرم ، خندید و من بوسیدمش
آرام چون پروانه ای ، رقصید و من بوسیدمش
همپا شدم با گام او ، با ناز و با ایهام او
با نم نم آوازها ، چرخید و من بوسیدمش
در دشت و صحرای دلم ،امید بارش داشتم
چون نرگسی در سینه ام ، روئید و من بوسیدمش
گفتم فدایت جان من، کی میشوی مهمان من
آهسته در رویای من ، لغزید و من بوسیدمش
رفتم کمی مستی کنم ، تا اوج همدستی کنم
در جام احساس اندکی ، جوشید و من بوسیدمش
🕊
آرام چون پروانه ای ، رقصید و من بوسیدمش
همپا شدم با گام او ، با ناز و با ایهام او
با نم نم آوازها ، چرخید و من بوسیدمش
در دشت و صحرای دلم ،امید بارش داشتم
چون نرگسی در سینه ام ، روئید و من بوسیدمش
گفتم فدایت جان من، کی میشوی مهمان من
آهسته در رویای من ، لغزید و من بوسیدمش
رفتم کمی مستی کنم ، تا اوج همدستی کنم
در جام احساس اندکی ، جوشید و من بوسیدمش
🕊
- ۱.۷k
- ۱۷ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط