صفای زندگی ام مایه ی عذاب شدی
صفای زندگی ام مایه ی عذاب شدی
چه شد که بر سر دنیای من خراب شدی؟
من و تو دانه ی یک خوشه سال ها بودیم
که خون قلب مرا خوردی و شراب شدی!
کجای قصه نشستی که ردپایی نیست؟
کجای گریه ی من پاک از کتاب شدی؟
خطای دید شدی بسکه دیدمت در شهر
در امتداد نگاهم فقط سراب شدی؟
شکستنی شده ای آه شیشه عمرم
که روی سیل جدایی مان حباب شدی!
هزارسال گذشت از نبودنت، امشب
هزار باره در این شعر انتخاب شدی
چه شد که بر سر دنیای من خراب شدی؟
من و تو دانه ی یک خوشه سال ها بودیم
که خون قلب مرا خوردی و شراب شدی!
کجای قصه نشستی که ردپایی نیست؟
کجای گریه ی من پاک از کتاب شدی؟
خطای دید شدی بسکه دیدمت در شهر
در امتداد نگاهم فقط سراب شدی؟
شکستنی شده ای آه شیشه عمرم
که روی سیل جدایی مان حباب شدی!
هزارسال گذشت از نبودنت، امشب
هزار باره در این شعر انتخاب شدی
۷.۱k
۰۶ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.