آخرین برگ سفرنامه باران

آخرین برگ سفرنامه باران
این است
که
زمین چرکین است

#استاد شفیعی کدکنی


‌‎
دیدگاه ها (۶)

ترسم به عهد خویش نپایی و بشکنیآن دل که از منش به تمنا گرفته‌...

دل من پیرو عشــــق است و من اندر پی دلعشـــق، سلطان دل و دل ...

من از میانِ قفس هم جوانه خواهم زدو از ورایِ هبوطم ، طلوع خوا...

بگذار بمانند حریفان همه چون ریگ ما آب روانیم که از جوی تو رف...

پاییز

...خدایا شکرت؛ برای بارانی که فرستادیبرای این قطره های بهشتی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط