آن بی گناهی ام که در آغوشِ آتشم
آن بی گناهی ام که در آغوشِ آتشم
سودابه ی غزل تویی و من سیاوَشم!
بین بهشت ولمس تو، ترجیح من تویی..
از دین خویش و بر تن تو، دست می کشم
اسلام و کفر، موی سیاه و سفید توست
چون زلف و نشرِ موی تو هرشب مشوَّش ام
تو دست خط میرعمادی به کِلک و من
سنگ مزاری ام که به خــــــطّی مُنقش ام
با وصفِ من شکوه تو محدود می شود
ای بی کران!
ببخش که من تیر آرش ام!
#F
سودابه ی غزل تویی و من سیاوَشم!
بین بهشت ولمس تو، ترجیح من تویی..
از دین خویش و بر تن تو، دست می کشم
اسلام و کفر، موی سیاه و سفید توست
چون زلف و نشرِ موی تو هرشب مشوَّش ام
تو دست خط میرعمادی به کِلک و من
سنگ مزاری ام که به خــــــطّی مُنقش ام
با وصفِ من شکوه تو محدود می شود
ای بی کران!
ببخش که من تیر آرش ام!
#F
۸۲۵
۱۰ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.