به خدا هیچ مرا غیر تمنای تو نیست
به خدا هیچ مرا غیر تمنای تو نیست
چارهی درد مرا جز که مداوای تو نیست
وقت خواب آید و چون خویش به بستر سِپُرم
خاطر غمزدهام جز که به رویای تو نیست
بذر امید به دل کاشتهام میدانم
میوهاش جز گهر ناب تماشای تو نیست
توتیایی بده بر تیرگی دیده نَهم
بهتر از سرمهی آن خاک قدمهای تو نیست
همه در نعمت بسیار الهی غرقیم
هر چه روزی است به جز رخصت امضای تو نیست
هر که فرجام جهان را به تو میپندارد
هیچ سر را نشناسم که به سودای تو نیست
عاقلان هرچه ز مشکل همه را حل کردند!
هیچ مشکل که چنان حلّ معمّای تو نیست
مصلحان نیز به شطرنجِ عمل مات شدند
هیچکس مصلح این غمکده، مِنهای تو نیست
جای آن است جهان دِقّ کند از فرطِ ستم
دادخواهی به جز آن دست توانای تو نیست
روزها میرسد و از پی هم میگذرد
هیچ روزی به شکوفایی فردای تو نیست
چه بهشتی است در آن مُلک که میرانی حکم!
که به این دار فنا خوشتر از آن جای تو نیست
هر چه در وصف تو گوییم غزل یا سخنی
دفترِ حُسن به جز نّقل سجایای تو نیست
شاعر: #سید_مهدی_صدرالحفاظی
چارهی درد مرا جز که مداوای تو نیست
وقت خواب آید و چون خویش به بستر سِپُرم
خاطر غمزدهام جز که به رویای تو نیست
بذر امید به دل کاشتهام میدانم
میوهاش جز گهر ناب تماشای تو نیست
توتیایی بده بر تیرگی دیده نَهم
بهتر از سرمهی آن خاک قدمهای تو نیست
همه در نعمت بسیار الهی غرقیم
هر چه روزی است به جز رخصت امضای تو نیست
هر که فرجام جهان را به تو میپندارد
هیچ سر را نشناسم که به سودای تو نیست
عاقلان هرچه ز مشکل همه را حل کردند!
هیچ مشکل که چنان حلّ معمّای تو نیست
مصلحان نیز به شطرنجِ عمل مات شدند
هیچکس مصلح این غمکده، مِنهای تو نیست
جای آن است جهان دِقّ کند از فرطِ ستم
دادخواهی به جز آن دست توانای تو نیست
روزها میرسد و از پی هم میگذرد
هیچ روزی به شکوفایی فردای تو نیست
چه بهشتی است در آن مُلک که میرانی حکم!
که به این دار فنا خوشتر از آن جای تو نیست
هر چه در وصف تو گوییم غزل یا سخنی
دفترِ حُسن به جز نّقل سجایای تو نیست
شاعر: #سید_مهدی_صدرالحفاظی
۲.۴k
۳۰ آبان ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.