پیش تو بسی از همه کس خوارترم من

پیش تو بسی از همه کس خوارترم من
زان روی که از جمله گرفتارترم من

روزی که نماند دگری بر سر کویت
دانی که ز اغیار وفادار ترم من

بر بی کسی من نگر و چارهٔ من کن
زان کز همه کس بی کس و بی‌یارترم من

بیداد کنی پیشه و چون از تو کنم داد
زارم بکشی کز که ستمکار ترم من

وحشی به طبیب من بیچاره که گوید
کامروز ز دیروز بسی زارترم من
دیدگاه ها (۸)

پاییز ای فصل برگ ریز ای همچو مرگخوب و رهاننده و عزیز گویم اگ...

.بیرون نشود عشق توأم‌تا ابد از دل ....سعدی

دهه شصت...😐

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط