ای خوب بیا

ای خوب بیا..

به روی ندیده ات قسم چشمان عاشقم در پی واژه ای می گردند تا نامت را صداکنند.
اما چه کند واژه ها و چه بی معناست
هر واژه ای در برابر معنای وجودت ....

از مهربانی « م » می چینم ...
.از هدایت « ه » را ....
از دادگری « د » را ...
.و از یوسف گمگشته « ی » را ...
.و گاهی که دلم به اندازه ی تمام غروب ها می گیرد .
صدا می زنم ....
کجاست آن یوسف گمگشته .
مهربانی که چراغ هدایت به دست در زمین دادگری کند ؟
کجاست مهـدی ... ؟


در انتظارت هستم و خواهم بود ... بیا ... بیا ...
دیدگاه ها (۳)

حالم خوش نیست....

﷽خدایـــا; سـرِ بزنگاه رسیدی، دستم را گرفتی تاجــــی♚ مشـــک...

گفتم به عارفی که گدایی کجا کنمگفتا برو به طوس بگو: "یا ابالج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط