یک جاهایی در زندگی دیگر درد به استخوان می رسد
یک جاهایی در زندگی دیگر درد به استخوان می رسد
بعضی حرف ها؛نگاه ها؛قضاوت ها چنان عمق جانت را به آتش
میکشد که دیگر زبانت نمیچرخد
تا حرف بزنی و نایی نمی ماند تا گریه کنی..
فقط زیر خاکستر سکوت،دفن می شوی،
خاموش می شوی،لال می شوی
می روی در گوشه ی دنج، خودت را در آغوش می کشی
بغض هایت را با یک لیوان آب قورت می دهی
و فقط می نویسی...می نویسی...می نویسی...
بعضی حرف ها؛نگاه ها؛قضاوت ها چنان عمق جانت را به آتش
میکشد که دیگر زبانت نمیچرخد
تا حرف بزنی و نایی نمی ماند تا گریه کنی..
فقط زیر خاکستر سکوت،دفن می شوی،
خاموش می شوی،لال می شوی
می روی در گوشه ی دنج، خودت را در آغوش می کشی
بغض هایت را با یک لیوان آب قورت می دهی
و فقط می نویسی...می نویسی...می نویسی...
- ۷۲۳
- ۱۹ تیر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط