چند وقتی است که از دست خودم هم سیرم

چند وقتی است که از دست خودم هم سیرم
می تـــوان گفت کـه من از تـــو کمی دلگیـــرم

خسته ام فکر و خیالم همه آشفته توست
به خـدا آخرش از دست تــو من می میــرم

تو اگر خسته ای از من به خدا غصه نخور
تو بخواه مرگ مـــرا زود خودم می میـــرم :)
____________________

گفتی میخاهم تنها باشم!
دلبر جان
آغوش من،
پر است از تنهایی
بیا کمی تنها باش :))
#فرشیدسلگی #فرشید_سلگی #فرشید #سلگی
_____________________

وقتی برای اولین بار دیدمش...!
هرگز فکرش را هم نمیکردم ...
که"او"
همان کسی ست که بعدها،
بارها برایش بمیرم :)
#وحید_وثوقی #وحیدوثوقی #وحید #وثوقی
دیدگاه ها (۵)

دوست داشتنم را به تعویق نیانداز!من همان شنبه ای هستمکه سالها...

از تودر دلم بهارها مانده استو بر سرم زمستان ها...!.#احسان_پر...

پرندگان پشت بام را دوست دارمدانه‌ هایی را که هر روز برایشان ...

عزیزِ جان...!!محتاجیم به یک «شب بخیر خوشگلم» شما...!و یک «بخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط