از مرگ چه هراس وقت ه بارها و بارها مرده ام
...🗣
از مرگ چه هراسى وقتى كه بارها و بارها مرده ايم
هر انسانى لااقل براى يك شب درون خودش مرده است و صبح پس از يك مرگ جانكاه طلوع را ديده است
ما مرده ايم زمانى كه چشمانمان رفتن كسى را ديده است كه از جان دوست ترش ميداشتيم
و بعد از آن هزار بار شبها،غرق در خاطراتى ميشويم كه هزار بار كشنده تراست از مرگ...
از مرگ چه هراسى وقتى كه بارها و بارها مرده ايم
هر انسانى لااقل براى يك شب درون خودش مرده است و صبح پس از يك مرگ جانكاه طلوع را ديده است
ما مرده ايم زمانى كه چشمانمان رفتن كسى را ديده است كه از جان دوست ترش ميداشتيم
و بعد از آن هزار بار شبها،غرق در خاطراتى ميشويم كه هزار بار كشنده تراست از مرگ...
- ۳.۷k
- ۳۰ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط