Im just a woman (◍•ᴗ•◍)❤
Im just a woman (◍•ᴗ•◍)❤
من فقط یک زنم
پارت ³⁵
رفتم تو اتاقم که با چیزی که دیدم
باورم نشد
مادربزرگ .ات: عزیزم .......
ات: مامان بزرگ خوش اومدی
[ ات تو این چند سال با مادر بزرگش فقط ارتباط داشته ]
مامان بزرگ ات بقلش کرد و گفت
مامان بزرگ ات= مب.ات
مب.ات: خوشحالم که به اینجا رسیدی دخترم میدونم خیلی سختی ها کشیدی
کسی پیشت نبود
.......
امیدوارم موفق شب( بغض)
ات همونجوری مادر بزرگشو بغل کرد
و تشکر کرد
مب.ات: دادگاه جدیدت موضوعشو به چه کسی دادن
ات: به من چطور..
؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مب.ات: من مشتریش هستم و شکایت کردم
ات: شما مادر بزرگ ؟؟؟
مب.ات: قضیه در مورد عموته
از روزی که مرده همه فکر میکردن از. تراس افتاده اما
من میدونم چیز دیگه ای هست اون رد انگشتای یکی رو دستش بود موقع افتادن
برام مجرم پیدا کن دخترم
ات: اما....... سعمیو میکنم
من فقط یک زنم
پارت ³⁵
رفتم تو اتاقم که با چیزی که دیدم
باورم نشد
مادربزرگ .ات: عزیزم .......
ات: مامان بزرگ خوش اومدی
[ ات تو این چند سال با مادر بزرگش فقط ارتباط داشته ]
مامان بزرگ ات بقلش کرد و گفت
مامان بزرگ ات= مب.ات
مب.ات: خوشحالم که به اینجا رسیدی دخترم میدونم خیلی سختی ها کشیدی
کسی پیشت نبود
.......
امیدوارم موفق شب( بغض)
ات همونجوری مادر بزرگشو بغل کرد
و تشکر کرد
مب.ات: دادگاه جدیدت موضوعشو به چه کسی دادن
ات: به من چطور..
؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مب.ات: من مشتریش هستم و شکایت کردم
ات: شما مادر بزرگ ؟؟؟
مب.ات: قضیه در مورد عموته
از روزی که مرده همه فکر میکردن از. تراس افتاده اما
من میدونم چیز دیگه ای هست اون رد انگشتای یکی رو دستش بود موقع افتادن
برام مجرم پیدا کن دخترم
ات: اما....... سعمیو میکنم
۴.۱k
۲۹ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.