«عجالتاً من هم دست و دلم پی کار نمی رود. روزها را به طور
«عجالتاً من هم دست و دلم پی کار نمیرود. روزها را بهطور احمقانهای به شب میآورم و شب هم احمقانهتر از روز میگذرد.
از احوال بروبچهها خواسته باشی،
پناه بر خدا....
همه زندهاند و در کثافت خودشان غوطهور میباشند.»
از میان نامهی #صادق_هدایت
«عجالتاً من هم دست و دلم پی کار نمیرود. روزها را بهطور احمقانهای به شب میآورم و شب هم احمقانهتر از روز میگذرد.
از احوال بروبچهها خواسته باشی،
پناه بر خدا....
همه زندهاند و در کثافت خودشان غوطهور میباشند.»
از میان نامهی #صادق_هدایت
۳.۲k
۱۷ بهمن ۱۴۰۱