گفتم بالاخره روز مجبور فراموشش ن

♥️ گفتم: بالاخره يروز مجبورى فراموشش كنى!
گفت: رفت و اومدِ باد رو تا حالا ديدى؟!
تو دستات گرفتيش؟!

تونستى نگهش دارى،
يا پرتش كنى اونور؟ نه!

عصرى نشستى تو بالكن،
دارى برگه صحيح ميكنى
يهو بيخبر؛ميپيچه تو برگه ها،
به همشون ميريزه..
یادِش باده!
يهو می‌پيچه بِهِم
و به هَمَم ميريزه!🥲
دیدگاه ها (۲)

♥️ ناشناسی میگه که:میدونی چیه رفیق درسته هممون خودمونو قوی ن...

❄️🌨️❄️🥲غـــم، آدمیزاد رو بی‌حرف‌ میکــنه ...آدم نمــیدونه دق...

♥️ بهترین آرزو، اینه که کسی اسیر آدمای یک روزه نشه... اصلا م...

♥️ یه‌جایی توی انیمیشن Frozen، شخصیتِ اولاف میگه:«بعضی از آد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط