فیک کور پارت۳۳
جیمین و وی توراه توی ماشین.
جیمین:وی راستی اون شب که اومدی گفتی جی هوپ زندس...ذهنم مشغول شده،مطمعنی درست دیدی؟
وی:اره خودم تو ماشین دیدم.
جیمین:مطمعنی توهم نبوده؟
وی:نمیدونم دارم دیونه میشم اخه کوکی هم از پیشمون رفته برای همین یکم ذهنم مشغول شده.
جیمین:شاید اشتباه دیدی،بیا...بیا فراموش کنیم.
وی:اره...درست میگی،بیا فراموشش کنیم.
وی و جیمین میرسن خونه.
وی:سلام.
جیمین:سلام.
بقیه:سلام.
ار ام:یونگ چی شد؟
جیمین:بردم دم بیمارستان گذاشتیم.
ار ام:رفتین تو؟
جیمین:نه زنگ زدم بهشون گفتم،دستمال گذاشتم روی دهنم تا صدام یکم عوض بشه.
ار ام:خوب کردی،حالا برید یکم استراحت کنید تا سرحال بشید.
شوگا:اره من خیلی خستم،میرم یکم بخوابم.
جین:الان اخه شوگا!ساعت ۳!
وی:چیکار داری بزار بخوابه.بیاین ماهم باهم یه دست گیم بزنیم شرطی.
جیمین:منم موافقم.
ار ام:منم موفقم.
جین:چون همه موافقید منم پایم.
وی:خوبه پس من میرم یکم خوراکی میارم و بعد بازی کنیم.
جین:خوبه.
همه باهم چند دست بازی میکنن تا اینکه ار ام میبازه و مجازت میشه تا برای همه بستنی بخره و بعد یکم خوراکی میخورن و میرن میخوابن.
فردا.
ار ام:سلام صبح همگی بخیر.
وی:سلام بستنی من.
ار ام:ای خدا یادتونه.
جین:بله.
ار ام:بچه واقعا برم این همه بستنی بخرم!دلتون میاد؟
شوگا:من که دیشب خواب بودم نمیدونم چی شده اما اره دلمون میاد.
ار ام:ای خدا باشه.
بیمارستان.
پرستاره:بچه ها خسته نباشید الان شیفت صبح من دیگه میرم.خداحافظ.
بقیه:خداحافظ.
پرستار:خداحافظ.
پرستار داره میره بیرون تا بره خونه که یهو ا/تو میبینه و میترسه.
پرستار جیغ میزنه.
بقیه:چیشده؟
بقیه میدون بیرون تا ببینن کی جیغ زده.
بقیه:چیشده؟
پرستار با دست به ا/ت اشاره میکنه.
یکی از پرستارا:ای وای این اینجا چیکار میکنه؟
پرستار:نمیدونم اومد برم خونه که دیدم روی زمین افتاده.
یکی دیگه از پرستارا:بیارینش داخل.
بقیه:باشه.
پرستارا ا/تو میبرن داخل و روی یه تخت میزارن و دکتر معاینش میکنه.
بقیه اش پست بعد.
لایک♡
جیمین:وی راستی اون شب که اومدی گفتی جی هوپ زندس...ذهنم مشغول شده،مطمعنی درست دیدی؟
وی:اره خودم تو ماشین دیدم.
جیمین:مطمعنی توهم نبوده؟
وی:نمیدونم دارم دیونه میشم اخه کوکی هم از پیشمون رفته برای همین یکم ذهنم مشغول شده.
جیمین:شاید اشتباه دیدی،بیا...بیا فراموش کنیم.
وی:اره...درست میگی،بیا فراموشش کنیم.
وی و جیمین میرسن خونه.
وی:سلام.
جیمین:سلام.
بقیه:سلام.
ار ام:یونگ چی شد؟
جیمین:بردم دم بیمارستان گذاشتیم.
ار ام:رفتین تو؟
جیمین:نه زنگ زدم بهشون گفتم،دستمال گذاشتم روی دهنم تا صدام یکم عوض بشه.
ار ام:خوب کردی،حالا برید یکم استراحت کنید تا سرحال بشید.
شوگا:اره من خیلی خستم،میرم یکم بخوابم.
جین:الان اخه شوگا!ساعت ۳!
وی:چیکار داری بزار بخوابه.بیاین ماهم باهم یه دست گیم بزنیم شرطی.
جیمین:منم موافقم.
ار ام:منم موفقم.
جین:چون همه موافقید منم پایم.
وی:خوبه پس من میرم یکم خوراکی میارم و بعد بازی کنیم.
جین:خوبه.
همه باهم چند دست بازی میکنن تا اینکه ار ام میبازه و مجازت میشه تا برای همه بستنی بخره و بعد یکم خوراکی میخورن و میرن میخوابن.
فردا.
ار ام:سلام صبح همگی بخیر.
وی:سلام بستنی من.
ار ام:ای خدا یادتونه.
جین:بله.
ار ام:بچه واقعا برم این همه بستنی بخرم!دلتون میاد؟
شوگا:من که دیشب خواب بودم نمیدونم چی شده اما اره دلمون میاد.
ار ام:ای خدا باشه.
بیمارستان.
پرستاره:بچه ها خسته نباشید الان شیفت صبح من دیگه میرم.خداحافظ.
بقیه:خداحافظ.
پرستار:خداحافظ.
پرستار داره میره بیرون تا بره خونه که یهو ا/تو میبینه و میترسه.
پرستار جیغ میزنه.
بقیه:چیشده؟
بقیه میدون بیرون تا ببینن کی جیغ زده.
بقیه:چیشده؟
پرستار با دست به ا/ت اشاره میکنه.
یکی از پرستارا:ای وای این اینجا چیکار میکنه؟
پرستار:نمیدونم اومد برم خونه که دیدم روی زمین افتاده.
یکی دیگه از پرستارا:بیارینش داخل.
بقیه:باشه.
پرستارا ا/تو میبرن داخل و روی یه تخت میزارن و دکتر معاینش میکنه.
بقیه اش پست بعد.
لایک♡
۳.۶k
۱۷ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.