رو کرد به ما بخت و فتادیم به بندش
رو کرد به ما بخت و فتادیم به بندش
ما را چه گنه بود؟ خطا کرد کمندش !
با آن همه دلداده، دلش بسته ما شد
ای من به فدای دل دیوانه پسندش !
نرگس ز چه بر سینه زد آن یار فسون کار؟
ترسم رسد از دیدۀ بدخواه , گزندش !
شد آب، دل از حسرت و، از دیده برون شد
آمیخت به هم تا صف مژگان بلندش
در پرتو لبخند، رُخش ، وَه، چه فریباست !
چون لاله که مهتاب بپیچد به پرندش
#سیمین_بهبهانی
@silver-m
ما را چه گنه بود؟ خطا کرد کمندش !
با آن همه دلداده، دلش بسته ما شد
ای من به فدای دل دیوانه پسندش !
نرگس ز چه بر سینه زد آن یار فسون کار؟
ترسم رسد از دیدۀ بدخواه , گزندش !
شد آب، دل از حسرت و، از دیده برون شد
آمیخت به هم تا صف مژگان بلندش
در پرتو لبخند، رُخش ، وَه، چه فریباست !
چون لاله که مهتاب بپیچد به پرندش
#سیمین_بهبهانی
@silver-m
- ۴.۲k
- ۱۹ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط