ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺗﻮﺧﻮﻧﻪ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺗﻤﺎﺷﺎﭼﯿﺎ ﺩﺍﺭﻥ ﻣﻨﻮ ﺻﺪﺍ ﻣﯿﺰﻧﻨﺪ ﺟﻮ ﻣﻨﻮ ﻣﯽ ﮔﺮﻓﺖ ﺭﻭ ﻓﺮﺵ ﺗﻒ ﻣﯿﻨﺪﺍﺧﺘﻢ
دیدگاه ها (۹)

منتظر کسی باش که اگه حتی در ساده ترین لباس بودی، حاضر باشه ت...

ازش پرسیدند: واسه تولد بابات کادو چی میخری؟ گفت: یه شاخه گل....

ﯾﺎﺭﻭ ﺩﻡ ﯾﻪ ﮔﺮﺑﻪ ﺭﻭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻣﯽ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺑﻬﺶ ﻣﯽ ﮔﻦ : ﮔﻨﺎﻩ ﺩﺍ...

مردی به سیبیل و ته ریش نیست.... . . . مرد کسیه که بتونه با ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط