ای ابر گهگاهی بگو آن چشمه خورشید را

ای ابر! گه‌گاهی بگو آن چشمهٔ خورشید را
در قعرِ دریا خشک شد از تشنگی نیلوفرت

🔻امیرخسرو_دهلوی
دیدگاه ها (۲)

چه غریبانه است شب تنهایی من،ماه و گلبرگ هم آغوش همند،زیر این...

درمن زنی تنها زندگی می کند،که هرشب دیوانه واربه سوگ خاطراتش ...

هیچ می‌دانی چرا چون موجدر گریز از خویشتن پیوسته می‌کاهم؟زانک...

به هر که می‌نگرم همچو غنچه دلتنگ استمگر نسیم درین گلستان نمی...

💜💜گاهی گمان نمی کنی ولی خوب میشودگاهی نمیشود، که نمیشود، که ...

🌱🍒رندان سلامت می‌کنند جان را غلامت می‌کنندمستی ز جامت می‌کنن...

اصل بد نیکو نگردد چون که بنیادش بد استتوله سگ تازی نگردد چون...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط