Name Lost heart
Name: Lost heart
Part: ⑤
ویو اِریکا
رفتم سمت داداشم و اینا داشتم از خستگی میمردممم هوفف رفتم پیششون ولی داداش و میا نبودن منم رفتم نشستم ولی زیادی کنار جنگکوک بودم ولش کن اصن مگه اینجارو خریده از خستگی سرمو به مبل تکیه دادم که یهو با احساس یه چیز رو پا هام چشمامو باز کردم با کتی که روی پام بود و جنگکوک که باز نشسته و داره ویسکی میخوره روبه رو شدم انگار اون کت رو روی پام گذاشت
☆ممنونم
-خواهش"بم"
☆داداش و میا کجا رفتن؟
-خونه "بم"
☆هاععع "تعجب"
-میا حالش خوب نبود به تهیونگ گفتم ببرتش خودم میخواستم وایسم کاری داشتم تهیونگ هم تو رو به من سپورد "بم"
☆او "خابالود
-من یکم کارم طول میکشه یکم دیگه وایسی تمومه الان میام" بم"
☆اوکیه "خوابالود"
ویو ²⁰مین بعد
ویو کوک
کارام تموم شد رفتم سمت جایی که نشسته بودیم ولی انگار خوابش برده بود رفتم جلو واقعا خوابش برده بود چه کیوت شده بود چی نه نه کجاش کیوته این اصلا کیوت نیست هوففف باید بیدارش کنم اینجوری نمیشه
-اِریکا "بم"
☆هوم؟ "چشمای نمیه باز"
-اِریکا باید بریم زود باش "بم"
☆هوففف باشه "خوابالو"
ویو اِریکا
این آدم اصن شعور نداره چرا منو بیدار کرد خوابم میاد بابا هوففف
کت رو از روی پام برداشتم کیفم و گوشیمم برداشتم رفتم سمتش که کت رو بدم که گفت
-بگیرش دستت "بم"
☆باشه "خابالود"
ویو اِریکا
وایی خستمه خوابم میاد بابا بیشعور چرا بیدارم کردی هوفففف خوابم میاد سرم گیج میره من که زیاد الکل هم نخوردم تف به این وضعم داشتم راه میرفتم که یهو دست یکی رو روی شونم هس کردم اون کی بود سرمو برگردوندم دیدم چییییی این همون لوکاس منگل خودمونه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
علامت لوکاس✓
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
☆لوکاسسسس"ذوق"
✓سلام خوشگله
☆دیونه کجا بودی این چند سال
✓خودت نبودی من بودم
- "پوکر فیس"
✓ببینم اون دوست پسرته سلیقتم خوبه بزار باهاش آشنا شم.... سلام من لوکاسم
☆لوکاسسس نه نه لوکاس اون دوست داداشمه لوکاسسس "سرخ شده از خجالت"
✓چی ها میگم تو خوش سلیقه نیستی
- "یه پوزخند میزنه"
☆ببینم تو اینجا چیکار میکردی "پس کله میزنه به لوکاس بیچاره"
✓با دوستام اومدم
☆بخدا اگه اینجا زن پیدا کنی جرت میدم از الان گفته باشم
✓نترس من احمق نیستم اینجا زن پیدا کنم
یه...: لوکاس این کیه چرا زدت
☆عزیزم من کیم؟ خب من همون کسیم که دوست داره بکشتت "لبخند عصبی"
✓اهم
یه...: عه وا لوکاس چیزی بهش نمیگی "عشوه"
☆عه وا لوکاسسس"اداشو در میاره"
- "در حال انفجار"
✓ "بدبخت دیونه شد"
☆اگه راست میگی تو بیا یه چیزی بگو خانم خانوما
هانجعون: عه سلام خوشگله ببینم باز قاطی کرده
☆بی شعور مگه نگفتم حواست باشه این اسکل باز لاس نزنه "عصبی و با کیفش میزنه به سر هانعون"
ــــــــــــــــــــــــــــــ
علامت هانجعون=
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
=فکر کنم تازه لاس زده
☆بی خیال من میرم دیگه شما هم کثافت بازی های همو پاک کنید
=وایسا ببینم این دوست پسرته بعد به ما گیر میدی
☆هانجعون اون دوست تهیونگه بعد که اومدید همه جی رو توضیح میدممم "عصبی"
✓هانجعون بیا بریم تا جرمون نداده
=بریممم "فرار میکنن"
-بیا بریم تا داداشت زنگ نزده"بم و کمی سرد"
☆اوم باشه
ویو اِریکا
رفتیم سمت ماشین میخواستم برم عقب بشینم که با حرف جنگکوک متوقف شدم
-بیا جلو بشین من رانندت نیستم"پوزخند"
☆از اینکه تو رانندم باشی نمیخواستم برم عقب بشینم بخاطر اینکه شاید خوشت نیاد "ریلکس"
-پس بیا جلو بشین بدم نمیاد "پوزخند"
ویو اِریکا
داخل راه خونه بودیم که گوشیم زنگ خورد تهیونگ بود هوففف الان میخواد غر بزنه
تماس
~کوچولو کجایین "بم"
☆تو راه "صدای خسته و آروم"
~خوبه زود بیاین به جنگکوک بگو که امشب باید خونه ما بخوابه
+اوکیه
~بای بای
☆بای بای
"پایان تماس"
☆داداشم بود میگه امشب باید خونه ما بخوابی
-چرا؟
☆نمیدونم نگفت
-هوم باشه
فلش کام بک به رسیدن
کوفته و خسته رسیدیم پیاده شدم و بدون حرفی رفتم به سمت عمارت در رو بادیگارد ها برام باز کردن رفتم داخل با اون دوتا کله پوک روبه رو شدم حال نداشتم هوفففف که جنگکوک هم اومد
☆تهیونگ کوشششش "خسته"
~اینجام چی شده کوچولو "بم"
☆خستمهه "میره داخل بغل تهیونگ"
~میخوای ببرمت روی تختت بخوابی"مو هاشو نوازش میکنه"
✓نهه اون قراره با ما فیلم ببینه
☆آره راست میگه "یهو سر حال میشه و سرشو بالا میاره با چشمای درشت و خوشگل نگاهش میکنه"
~خیل خب پس، زود بخواب "بم"
☆باوشه من برم دوش بگیرم بیام "کیوت و از بغل تهیونگ جدا میشه و میدو سمت اتاقش"
ادامشو الان میزارم دیگه جا نمیشه باگ داره
Part: ⑤
ویو اِریکا
رفتم سمت داداشم و اینا داشتم از خستگی میمردممم هوفف رفتم پیششون ولی داداش و میا نبودن منم رفتم نشستم ولی زیادی کنار جنگکوک بودم ولش کن اصن مگه اینجارو خریده از خستگی سرمو به مبل تکیه دادم که یهو با احساس یه چیز رو پا هام چشمامو باز کردم با کتی که روی پام بود و جنگکوک که باز نشسته و داره ویسکی میخوره روبه رو شدم انگار اون کت رو روی پام گذاشت
☆ممنونم
-خواهش"بم"
☆داداش و میا کجا رفتن؟
-خونه "بم"
☆هاععع "تعجب"
-میا حالش خوب نبود به تهیونگ گفتم ببرتش خودم میخواستم وایسم کاری داشتم تهیونگ هم تو رو به من سپورد "بم"
☆او "خابالود
-من یکم کارم طول میکشه یکم دیگه وایسی تمومه الان میام" بم"
☆اوکیه "خوابالود"
ویو ²⁰مین بعد
ویو کوک
کارام تموم شد رفتم سمت جایی که نشسته بودیم ولی انگار خوابش برده بود رفتم جلو واقعا خوابش برده بود چه کیوت شده بود چی نه نه کجاش کیوته این اصلا کیوت نیست هوففف باید بیدارش کنم اینجوری نمیشه
-اِریکا "بم"
☆هوم؟ "چشمای نمیه باز"
-اِریکا باید بریم زود باش "بم"
☆هوففف باشه "خوابالو"
ویو اِریکا
این آدم اصن شعور نداره چرا منو بیدار کرد خوابم میاد بابا هوففف
کت رو از روی پام برداشتم کیفم و گوشیمم برداشتم رفتم سمتش که کت رو بدم که گفت
-بگیرش دستت "بم"
☆باشه "خابالود"
ویو اِریکا
وایی خستمه خوابم میاد بابا بیشعور چرا بیدارم کردی هوفففف خوابم میاد سرم گیج میره من که زیاد الکل هم نخوردم تف به این وضعم داشتم راه میرفتم که یهو دست یکی رو روی شونم هس کردم اون کی بود سرمو برگردوندم دیدم چییییی این همون لوکاس منگل خودمونه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
علامت لوکاس✓
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
☆لوکاسسسس"ذوق"
✓سلام خوشگله
☆دیونه کجا بودی این چند سال
✓خودت نبودی من بودم
- "پوکر فیس"
✓ببینم اون دوست پسرته سلیقتم خوبه بزار باهاش آشنا شم.... سلام من لوکاسم
☆لوکاسسس نه نه لوکاس اون دوست داداشمه لوکاسسس "سرخ شده از خجالت"
✓چی ها میگم تو خوش سلیقه نیستی
- "یه پوزخند میزنه"
☆ببینم تو اینجا چیکار میکردی "پس کله میزنه به لوکاس بیچاره"
✓با دوستام اومدم
☆بخدا اگه اینجا زن پیدا کنی جرت میدم از الان گفته باشم
✓نترس من احمق نیستم اینجا زن پیدا کنم
یه...: لوکاس این کیه چرا زدت
☆عزیزم من کیم؟ خب من همون کسیم که دوست داره بکشتت "لبخند عصبی"
✓اهم
یه...: عه وا لوکاس چیزی بهش نمیگی "عشوه"
☆عه وا لوکاسسس"اداشو در میاره"
- "در حال انفجار"
✓ "بدبخت دیونه شد"
☆اگه راست میگی تو بیا یه چیزی بگو خانم خانوما
هانجعون: عه سلام خوشگله ببینم باز قاطی کرده
☆بی شعور مگه نگفتم حواست باشه این اسکل باز لاس نزنه "عصبی و با کیفش میزنه به سر هانعون"
ــــــــــــــــــــــــــــــ
علامت هانجعون=
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
=فکر کنم تازه لاس زده
☆بی خیال من میرم دیگه شما هم کثافت بازی های همو پاک کنید
=وایسا ببینم این دوست پسرته بعد به ما گیر میدی
☆هانجعون اون دوست تهیونگه بعد که اومدید همه جی رو توضیح میدممم "عصبی"
✓هانجعون بیا بریم تا جرمون نداده
=بریممم "فرار میکنن"
-بیا بریم تا داداشت زنگ نزده"بم و کمی سرد"
☆اوم باشه
ویو اِریکا
رفتیم سمت ماشین میخواستم برم عقب بشینم که با حرف جنگکوک متوقف شدم
-بیا جلو بشین من رانندت نیستم"پوزخند"
☆از اینکه تو رانندم باشی نمیخواستم برم عقب بشینم بخاطر اینکه شاید خوشت نیاد "ریلکس"
-پس بیا جلو بشین بدم نمیاد "پوزخند"
ویو اِریکا
داخل راه خونه بودیم که گوشیم زنگ خورد تهیونگ بود هوففف الان میخواد غر بزنه
تماس
~کوچولو کجایین "بم"
☆تو راه "صدای خسته و آروم"
~خوبه زود بیاین به جنگکوک بگو که امشب باید خونه ما بخوابه
+اوکیه
~بای بای
☆بای بای
"پایان تماس"
☆داداشم بود میگه امشب باید خونه ما بخوابی
-چرا؟
☆نمیدونم نگفت
-هوم باشه
فلش کام بک به رسیدن
کوفته و خسته رسیدیم پیاده شدم و بدون حرفی رفتم به سمت عمارت در رو بادیگارد ها برام باز کردن رفتم داخل با اون دوتا کله پوک روبه رو شدم حال نداشتم هوفففف که جنگکوک هم اومد
☆تهیونگ کوشششش "خسته"
~اینجام چی شده کوچولو "بم"
☆خستمهه "میره داخل بغل تهیونگ"
~میخوای ببرمت روی تختت بخوابی"مو هاشو نوازش میکنه"
✓نهه اون قراره با ما فیلم ببینه
☆آره راست میگه "یهو سر حال میشه و سرشو بالا میاره با چشمای درشت و خوشگل نگاهش میکنه"
~خیل خب پس، زود بخواب "بم"
☆باوشه من برم دوش بگیرم بیام "کیوت و از بغل تهیونگ جدا میشه و میدو سمت اتاقش"
ادامشو الان میزارم دیگه جا نمیشه باگ داره
- ۸.۷k
- ۰۹ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط