دستام رو گرفته بودو ، در همان خیابانِ همیشگـی
دستام رو گرفته بودو ، در همان خیابانِ همیشگـی
با گرمای وجودِش نمیذاشت سرما به تنِ من بِـنشینـِــ...
میدونـی....ازماهِ شبــهامَم ، درخشـان تر بـود.
آبشارِ موهایِ خُرمایی رنگش، روی کمرش ،
با صـدایِ لبخندش میرقصیـد،
وقتی با اقیانوسِ چشمانِ آبیـش ، بِـ من نگاه میکـرد،
طوفانِ دلَـم آروووم میگرفتـــو ، دریای دلم مـوج میــزد.
باوَرم نمیشد کِـ اون ... برگشتــه
میخنـدیدیـمـو میچَـرخیدیـمـو خوشحال بودیمـــ....کِـ......
؛........آلارمِــ....گوشیم ، بیـدارمــ...کرد.........؛
#ماکان_نولان
#دختر_پاییز
#پاییز#دلتنگی#دلنوشته#خاص#عکسنوشته
با گرمای وجودِش نمیذاشت سرما به تنِ من بِـنشینـِــ...
میدونـی....ازماهِ شبــهامَم ، درخشـان تر بـود.
آبشارِ موهایِ خُرمایی رنگش، روی کمرش ،
با صـدایِ لبخندش میرقصیـد،
وقتی با اقیانوسِ چشمانِ آبیـش ، بِـ من نگاه میکـرد،
طوفانِ دلَـم آروووم میگرفتـــو ، دریای دلم مـوج میــزد.
باوَرم نمیشد کِـ اون ... برگشتــه
میخنـدیدیـمـو میچَـرخیدیـمـو خوشحال بودیمـــ....کِـ......
؛........آلارمِــ....گوشیم ، بیـدارمــ...کرد.........؛
#ماکان_نولان
#دختر_پاییز
#پاییز#دلتنگی#دلنوشته#خاص#عکسنوشته
۳.۱k
۰۷ مهر ۱۴۰۲