تووی زندگی هر کسی باید "1" نفر باشد
تووی زندگی هر کسی باید "1" نفر باشد
که بتوانی بی ترس و دلهره از چیزی چشم در چشمش شوی و بخوانی: " آشوبم آرامشم تویی "...باید یک نفر باشد که رومنس ترین فیلم های دنیا را روی شانه اش ببینی ، یک نفر باشد که شعرت را بخواند و چشمکی حواله ات کند و بگوید: " مخاطب که من نیستم که؟!" و تو خودت را لوس کنی و مچاله شوی در آغوشش و با شیطنت بگویی :"عمرن!"...همان که دیوانه خطابت کند و تو بدانی که منظورش از گفتن واژه ی دیوانه ،" عزیز دوست داشتنی و خواستنی لعنتی خودم" باشد! تووی زندگی هر کسی باید یک نفر باشد که " باشد" ..که قربان صدقه هایت را با لبخند و ممنون و ای جان و فدا، جواب نگوید...یک نفر که برایش تک باشی و برایت تک باشد...یک نفر که انار دانه شده را در دهانش بگذاری و حظ کنی از سرخ شدن لبهایش ...یک نفر که به وقت سختی دلت را و سرت را گرم کند همزمان.. یک نفر که بخاطرش شبها خوابت نبرد و روزها مدام ذهنت را مشغول کند و وسط روز و شب بی هوا و بی مقدمه سراغت را بگیرد و بگوید :"کار خاصی نداشتم؛ فقط خواستم بدونی دوستت دارم" ، یک نفر که به خاطرش حسودی ات گل کند و او درک کند تو را و بداند که "عاشق، نقطه ضعف دازد،"...یک نفر که وقت خستگی ها بگوید:"مگه من مرده م؟!"یک نفر که وقت خداحافظی هی کش بدهی مکالمه را و دلت و دلش نیاید که تمام شود حرفهای تمام نشدنی تان..
باید تووی زندگی هرکسی یک نفر باشد که " باشد "... اگر تبدیل به "بود" شده، خطرناک به نظر می رسد... چرا که "عشق، کهنگی برنمیتابد"...
از مجموعه ی مشق های پرتکرار شب
#ناهید_سعادتیان
که بتوانی بی ترس و دلهره از چیزی چشم در چشمش شوی و بخوانی: " آشوبم آرامشم تویی "...باید یک نفر باشد که رومنس ترین فیلم های دنیا را روی شانه اش ببینی ، یک نفر باشد که شعرت را بخواند و چشمکی حواله ات کند و بگوید: " مخاطب که من نیستم که؟!" و تو خودت را لوس کنی و مچاله شوی در آغوشش و با شیطنت بگویی :"عمرن!"...همان که دیوانه خطابت کند و تو بدانی که منظورش از گفتن واژه ی دیوانه ،" عزیز دوست داشتنی و خواستنی لعنتی خودم" باشد! تووی زندگی هر کسی باید یک نفر باشد که " باشد" ..که قربان صدقه هایت را با لبخند و ممنون و ای جان و فدا، جواب نگوید...یک نفر که برایش تک باشی و برایت تک باشد...یک نفر که انار دانه شده را در دهانش بگذاری و حظ کنی از سرخ شدن لبهایش ...یک نفر که به وقت سختی دلت را و سرت را گرم کند همزمان.. یک نفر که بخاطرش شبها خوابت نبرد و روزها مدام ذهنت را مشغول کند و وسط روز و شب بی هوا و بی مقدمه سراغت را بگیرد و بگوید :"کار خاصی نداشتم؛ فقط خواستم بدونی دوستت دارم" ، یک نفر که به خاطرش حسودی ات گل کند و او درک کند تو را و بداند که "عاشق، نقطه ضعف دازد،"...یک نفر که وقت خستگی ها بگوید:"مگه من مرده م؟!"یک نفر که وقت خداحافظی هی کش بدهی مکالمه را و دلت و دلش نیاید که تمام شود حرفهای تمام نشدنی تان..
باید تووی زندگی هرکسی یک نفر باشد که " باشد "... اگر تبدیل به "بود" شده، خطرناک به نظر می رسد... چرا که "عشق، کهنگی برنمیتابد"...
از مجموعه ی مشق های پرتکرار شب
#ناهید_سعادتیان
۴.۵k
۳۰ شهریور ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.