نفوذ می کندددد

نفوذ می کند
به افکار سر بریده ام
مرگ
مثل صدای باران درشب سیاه
از روبرو
از پشت سر
وهیچ کبوتری
از دستهاش رها نمی شود
نفس ها ش را
ها می کند به ما
و رحم نمی کند
به سایه ای گریزان
ناخن می کشد بر پوست شب
به ثانیه های دچار
حالا
در چشم های کوچه
تاب می خورد اشک
خشک شده
توت زندگی در دهان شهر
ومن درختم
که شاخه های تردم را
می تکانم از خواب
دیدگاه ها (۳)

مرا درقلبت جا بده

هر روز بی تو رور مباداست

مولانااااا

هرگز فکر نمی کردم

افسانهٔ غار ، مشهورتربن نوشتهٔ افلاطونمشهورترین قطعه در کل ن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط