طرف حرف هایم افرادی در لباس مذهبی است که ادعای دینداری د
طرف حرف هایم ،افرادی در لباس مذهبی است که ادعای دینداری دارند اما....
شما با حجاب ها
کسی که مطلب گذشته تلنگر رو در مورد حجاب وعفاف را دنبال کرده باشد منظور حقیر از با حجاب ها را متوجه خواهد شد، کسانی که حجاب را همراه عفت دارند ،کسانی که مدعیان پاسداری از چادر حضرت زهرا سلام الله علیه هستند....طرف صحبتم کسانی هستند که حرمت چادر فهمیده اند و خوب میدانند عفاف چیست..
در کربلا چه گذشت..
به نقل سید بن طاووس، شب عاشورا امام حسین علیهالسلام در گفت و گو با خانوادهاش آنان را به حجاب و عفاف و خویشتن داری توصیه کرد.
روز عاشورا حسین علیه السلام از خواهرش میخواهد که از خیمه ها بیرون نیاید، نمیخواست تا زنده است زینبش را میان نامحرم ها ببیند...
در آخرین لحظات، وقتی آن حضرت صدای گریه بلند دخترانش را شنید برادرش عباس و پسرش علی اکبر را فرستاد که آنان را به صبوری و مراعات آرامش دعوت کنند چرا که نمیخواست صدایشان را نامحرمی بشنود...
حسین علیه السلام شهید میشود و زخم ها بعد از اینجا شروع میشوند ....آتش، دود و بوی خون همه فضا را پرکرده بود،عباس نبود،علی اکبر و قاسم و...
نبودند و دشمن جرات کرده بود به خیمه ها نزدیک شود ،دختران پیامبران به اسارت گرفته میشوند و تازیانه میخورند،گوشواره ها غارت میشوند،گوش ها پاره میشود اما کسی برای این ها ناراحت نیست،دختران امام حسین علیه السلام فریاد میزنند که ما را بزنید،اما میان نامحرم ها ما را نبرید ،اینها تربیت شده زینبی بودند که:
وقتی می خواست به مسجدالنبی کنار قبر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) برود، علی(علیه السلام) دستور می داد شب برود. به حسن و حسین(علیهما السلام) میفرمود: همراه خواهرشان باشند. حسن(علیه السلام)جلوتر و حسین(علیه السلام)پشت سر، زینب در وسط حرکت میکردند. آنها از سوی مولای متقیان مأمور بودند که حتی چراغ روی مرقد منوّر پیامبر را خاموش کنند تا چشم نامحرم به قامت زینب نیفتد..
و این زینب تربیت شده مادری بود که میفرمود:
بهترین حالت برای زنان حالتی است که نامحرمی آن ها را نبیند و آنها نامحرمی را نببینند زینب سلام الله علیه تربیت شده مادری بود وقتی پیامبر فرمودند کار بیرون از منزل برای علی علیه السلام و کار داخل منزل برای فاطمه سلام الله علیه میفرماید:
پدر جان از این که مرا از بیرون خانه معاف کردی آنچنان سروری به من دست داد که جز خدا (عزوجل) کسی نمیداند...
و در کربلا زینب این کوه عفت با دختران امام حسین علیه السلام و شاگردانشان که زنان اصحاب بودند میان نامحرم ها بودند و بزرگترین ناراحتی آن ها همین موضع بود...
و امروز شما چکار میکنید
دسته های عزاداری برای عزای امام حسین علیه السلام حرکت میکنند و شما برای تماشا خودتان را به میان نامحرم ها میبرید، برای اینکه دسته های عزا را تماشا کنید هزاران چشم را به سمت خودتان میکشانید و اخلاص فرد عزادار را با این کار کم میکنید..
وقتی حضرت زینب بعد از حادثه کربلا نزد همسرش عبدالله بن جعفر باز میگردد و میخواهد کربلا را تعریف کند،ابتدا از سر بریده سخن نمیگوید،از تن های تکه تکه شده شروع نمیکند،از خون و آتش و سوختن دست هایش نمیگوید،اولین کلامی که با سوز میگوید این است که ما را میان نا محرم ها بردند...
شاید بگویید من با حجاب میروم و حجابم را کامل رعایت میکنم که باید گفت داشتن حجاب مجوزی برای رفتن میان نامحرم ها نیست،شاید بگوییم در کوفه حضرت زینب سلام الله علیه حجابی که دوست داشتند را نداشتند اما در کوفه طبق تاریخ چند تن از زنان کوفه به آن ها چادر و پوشش میدهند و بعد از این که از کوفه به شام میروند باز هم از این که به میان نامحرم ها میروند (حتی با حجاب) ابراز ناراحتی میکنند تا جایی که حضرت زینب سلام الله علیه از قاتل برادرش میخواهد که آن ها را از دروازه ای وارد شام کند که نامحرم نباشد که آن خبیث و ملعون قبول نمیکنید..
پس داشتن حجاب کامل را مجوزی برای حضور در میان نامحرم ها ندانید.
شما با حجاب ها
کسی که مطلب گذشته تلنگر رو در مورد حجاب وعفاف را دنبال کرده باشد منظور حقیر از با حجاب ها را متوجه خواهد شد، کسانی که حجاب را همراه عفت دارند ،کسانی که مدعیان پاسداری از چادر حضرت زهرا سلام الله علیه هستند....طرف صحبتم کسانی هستند که حرمت چادر فهمیده اند و خوب میدانند عفاف چیست..
در کربلا چه گذشت..
به نقل سید بن طاووس، شب عاشورا امام حسین علیهالسلام در گفت و گو با خانوادهاش آنان را به حجاب و عفاف و خویشتن داری توصیه کرد.
روز عاشورا حسین علیه السلام از خواهرش میخواهد که از خیمه ها بیرون نیاید، نمیخواست تا زنده است زینبش را میان نامحرم ها ببیند...
در آخرین لحظات، وقتی آن حضرت صدای گریه بلند دخترانش را شنید برادرش عباس و پسرش علی اکبر را فرستاد که آنان را به صبوری و مراعات آرامش دعوت کنند چرا که نمیخواست صدایشان را نامحرمی بشنود...
حسین علیه السلام شهید میشود و زخم ها بعد از اینجا شروع میشوند ....آتش، دود و بوی خون همه فضا را پرکرده بود،عباس نبود،علی اکبر و قاسم و...
نبودند و دشمن جرات کرده بود به خیمه ها نزدیک شود ،دختران پیامبران به اسارت گرفته میشوند و تازیانه میخورند،گوشواره ها غارت میشوند،گوش ها پاره میشود اما کسی برای این ها ناراحت نیست،دختران امام حسین علیه السلام فریاد میزنند که ما را بزنید،اما میان نامحرم ها ما را نبرید ،اینها تربیت شده زینبی بودند که:
وقتی می خواست به مسجدالنبی کنار قبر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) برود، علی(علیه السلام) دستور می داد شب برود. به حسن و حسین(علیهما السلام) میفرمود: همراه خواهرشان باشند. حسن(علیه السلام)جلوتر و حسین(علیه السلام)پشت سر، زینب در وسط حرکت میکردند. آنها از سوی مولای متقیان مأمور بودند که حتی چراغ روی مرقد منوّر پیامبر را خاموش کنند تا چشم نامحرم به قامت زینب نیفتد..
و این زینب تربیت شده مادری بود که میفرمود:
بهترین حالت برای زنان حالتی است که نامحرمی آن ها را نبیند و آنها نامحرمی را نببینند زینب سلام الله علیه تربیت شده مادری بود وقتی پیامبر فرمودند کار بیرون از منزل برای علی علیه السلام و کار داخل منزل برای فاطمه سلام الله علیه میفرماید:
پدر جان از این که مرا از بیرون خانه معاف کردی آنچنان سروری به من دست داد که جز خدا (عزوجل) کسی نمیداند...
و در کربلا زینب این کوه عفت با دختران امام حسین علیه السلام و شاگردانشان که زنان اصحاب بودند میان نامحرم ها بودند و بزرگترین ناراحتی آن ها همین موضع بود...
و امروز شما چکار میکنید
دسته های عزاداری برای عزای امام حسین علیه السلام حرکت میکنند و شما برای تماشا خودتان را به میان نامحرم ها میبرید، برای اینکه دسته های عزا را تماشا کنید هزاران چشم را به سمت خودتان میکشانید و اخلاص فرد عزادار را با این کار کم میکنید..
وقتی حضرت زینب بعد از حادثه کربلا نزد همسرش عبدالله بن جعفر باز میگردد و میخواهد کربلا را تعریف کند،ابتدا از سر بریده سخن نمیگوید،از تن های تکه تکه شده شروع نمیکند،از خون و آتش و سوختن دست هایش نمیگوید،اولین کلامی که با سوز میگوید این است که ما را میان نا محرم ها بردند...
شاید بگویید من با حجاب میروم و حجابم را کامل رعایت میکنم که باید گفت داشتن حجاب مجوزی برای رفتن میان نامحرم ها نیست،شاید بگوییم در کوفه حضرت زینب سلام الله علیه حجابی که دوست داشتند را نداشتند اما در کوفه طبق تاریخ چند تن از زنان کوفه به آن ها چادر و پوشش میدهند و بعد از این که از کوفه به شام میروند باز هم از این که به میان نامحرم ها میروند (حتی با حجاب) ابراز ناراحتی میکنند تا جایی که حضرت زینب سلام الله علیه از قاتل برادرش میخواهد که آن ها را از دروازه ای وارد شام کند که نامحرم نباشد که آن خبیث و ملعون قبول نمیکنید..
پس داشتن حجاب کامل را مجوزی برای حضور در میان نامحرم ها ندانید.
- ۵.۵k
- ۲۸ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط