اول از ته دل خندیدیم

اول از ته دل خندیدیم
بعدها با دهان
و کم کم این لب بود
که گاهی
خنده
بر آن می نشست
حالا مدت هاست
همه چیز به سر رسیده و از چشم ها
فرو می ریزد
دیدگاه ها (۱)

این جا ادم ها دروغ های شاخدار می گویندو دماغ های دراز خود را...

ای توبه‌ام شکسته از تو کجا گریزمای در دلم نشسته از تو کجا گر...

احساس روزمرگی می کنم..ولی اگه تو منو اهلی کنی، نور امید توی ...

عزیزِ نداشته ام؛اندکی صبر...نوبتِ ما هم میشود!میرسد وقتِ عاش...

اهل شعرم… اهل تنهایی و درد…پیشه ام فریاد است!! کاسبم… کاسب د...

کاش یه مغازه بود آدم میرفت میگفت :آقا #بی زحمت یه کم #خیال.خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط