«ذهنم مغشوش است و دلم گرفته است و از تماشاچی بودن دیگر خ
«ذهنم مغشوش است و دلم گرفته است و از تماشاچی بودن دیگر خستهام. به محض اینکه به خانه برمیگردم و با خودم تنها میشوم، یکمرتبه احساس میکنم که تمام روزم به سرگردانی و گمشدگی در میان انبوهی از چیزهایی که از من نیست و باقی نمیماند گذشته است.»
- از میان نامهی فروغ به ابراهیم گلستان
#ازبه
- از میان نامهی فروغ به ابراهیم گلستان
#ازبه
۳.۳k
۳۰ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.