چشم خود بستم که

چشم خود بستم که
دیگر چشم مستش ننگرم
ناگهان دل داد زد: دیوانه! من مى بینمش… !
شهریار

#جذاب
دیدگاه ها (۵)

⚪️✨باز آمد بوی مـاه مـدرسه🎉🕊✨بوی بازی های راه مدرسه🎈⚪️✨بـوی ...

.💕قدیمترها همیشه علاجی برای هر دردي بودمثل روغن چرخ خیاطی بر...

مادر بزرگ هميشه می گفت شيشه عمر آدم ها دل شونه می گفت اين شي...

قدیما همه چیز فرق داشت ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌...

چشم خود بستم که دیگر چشم مستش ننگرمدل داد زد دیوانه من میبین...

زندگی خلاصه ایست از:ناخواسته به دنيا آمدن، ناگهان بزرگ شدن، ...

زندگی خلاصه ایست از:ناخواسته به دنیا امدن، ناگهان بزرگ شدنمخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط