یه چیزی وجود داره به اسم سالگرد تروما که ممکنه یه روز از
یه چیزی وجود داره به اسم سالگرد تروما، که ممکنه یه روز از خواب بیدار شی و بدون هیچ دلیلی احساس عصبانیت و پریشونی داشته باشی، چون بدنت یادشه پارسال یا سالهای قبل اون رور دقیقا چه اتفاقی افتاده حتی اگه خودت یادت نباشه.
#تروما
#دلنویس
حوالی ساعت ۱۰ شب بود یادم افتاد :
خودمو پشت دَر جا گذاشتم رفتم کہ
برش گردونم ، درو که باز کردم دیدم
نیستش، فرار کرده بود !
خوب میشناسمش ، بیچاره خیلی دلتنگ بود، بخاطر همین گذاشت رفت . .
هیچوقتم برنگشت الان چند سالی میشه
کـہ پیداش نکردم فردا میرم یه آگهی توی
صفحه اول روزنامه ها میزنم :
+خودم کجاست ؟!
خواهشمندم خودم را به من باز گردانید !
#دلنوشته_های_من
#گمشده_درشهر_خیال
#Setareh_baroon
#Hamisheh_sabz
#Mistress_of_the_Moon
#تروما
#دلنویس
حوالی ساعت ۱۰ شب بود یادم افتاد :
خودمو پشت دَر جا گذاشتم رفتم کہ
برش گردونم ، درو که باز کردم دیدم
نیستش، فرار کرده بود !
خوب میشناسمش ، بیچاره خیلی دلتنگ بود، بخاطر همین گذاشت رفت . .
هیچوقتم برنگشت الان چند سالی میشه
کـہ پیداش نکردم فردا میرم یه آگهی توی
صفحه اول روزنامه ها میزنم :
+خودم کجاست ؟!
خواهشمندم خودم را به من باز گردانید !
#دلنوشته_های_من
#گمشده_درشهر_خیال
#Setareh_baroon
#Hamisheh_sabz
#Mistress_of_the_Moon
- ۵.۸k
- ۱۵ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط