با شب چه کند سینه ی این برکه ی بیتاب

با شب چه کند سینه ی این برکه ی بیتاب؟
وقتی که تو ای ماه! نخواهی که بتابی

جز رفتن و هرگز نرسیدن به تو،دیگر
سیراب ندیدم بکند هیچ سرابی
دیدگاه ها (۱)

عشقمی تواند صدایِ خنده‌اش باشدیا خجالتِ تویِ نگاهشوقتی می گو...

زنهاوقتِ دلگیری از دنیاهر چه بپرسیمی گویندهیچی...مهم نیست، م...

یک زناگر به جای دهانشبا چشمانش حرف بزندهرگز تنها نخواهد ماند...

بعضیهر جا که می‌روند باعث خوشحالی‌اندو بعضیهر وقت که بروند!#...

جز یاد تو ای حسرت شیرینِ قدیمیباور بکنی یا نکنی از همه سیرمل...

سلطان

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط