سیب که حوا را وسوسه کرد

سیبے کـه حـوا را وسـوسه کـرد،

به گـمانم چـیزے بـود،

شـبیه هـمین سـیب گـلوے تـو

کـه طـعمش را نچـشیده ،

دلـم قـنج مے رود بـراے تبـعید شـدن بـه آغـوشت

( فـرزانه تقوے )
دیدگاه ها (۱)

مے خـواهم با هـمین قـلب ناقـص دوسـتت بـدارم، زندگے کـنم و...

بے تـو هـر پاره‌ے دل‌ام را بـه نـام کسے دیگـر کـرده‌ام، بـه ...

دوسـتت دارم و ایـن جـهانے تـرین شـعرے ست کـه گـفته ام ، شاعـ...

دلتنگے خـیابان شـلوغےست کـه تـو در مـیانه‌اش ایسـتاده باشے ،...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط