دیگه این روزا سرم گرمه

دیگه این روزا سرم گرمه ،
گرمه گرفتاری ، 
گرم چیـزای بیخود ،
دیگه بیکار نیستم که بشینم و مزخرف بگم ،
دیگه خیلی وقتا حوصله خودمم ندارم ،
یه زمانی دنبال ثابت کردن روند زندگیم بودم و یه زمانی دنبال تغییرش ، 
الان هیچی ، 
نمیدونم دنبال هیچم یا باز دارم ادا در میارم ، 
شدم یه دلقک چند چهره ، 
ادای خوب بودن ،  
ادای شادی ، 
ادای افسردگی ،
ادای ...

#شــایــد_این_بار_ادای_بی_حوصلـه_گی




#زنی_که_تمام_شکلاتهایش_را_خورد
دیدگاه ها (۶)

#شمس_العماره  یکی از بناهای تاریخی تهران، مربوط به دورهٔ قاج...

#پل_طبیعت تهران یک پل دو طبقه پیاده‌رو و غیرخودرویی است که د...

یک بمب منفجر نشـده ام ،  بیگانه از زمان و زبان ، از اطرافیان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط