وقت آن است که از وصف جمالت بنویسم

‍ وقت آن است که از وصف جمالت بنویسم
از سر زلف تو؛ از حلقه ی شالت بنویسم

وقت آن است که در آخر این قصه ی شیرین
یک خط از نازکی گونه ی چالت بنویسم

مرگ من باد اگر با همه ی فکر و خیالم
نتوانم شبی از فکر و خیالت بنویسم

ای صمیمی تر از آب و گل و احساس پرنده!
بهتر از این که نشد از پر و بالت بنویسم!

تو خود آینه ای و همه ی قصد من این است
یک غزلواره, از این طبع زلالت بنویسم

تو اگر اهل جنوبی و شن و ماسه و شرجی
من چرا باید از این باغ و شمالت بنویسم ؟

تو نمی آیی و... تا کی من خوش باور عاشق
باید از حافظ و این قهوه و فالت بنویسم ...
دیدگاه ها (۱)

بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم در شروع جان دل را جلا می‌...

☀️ به نام یکتا معبود توانا و داناتا بلبلان به ناله درآیند با...

بی رحم‌تر از ما مردم نیست!چرا به کسی که در راه انقلاب کیسه ب...

اگه مادر این بچه هم دیوار نوردی بلد بود و از دیوار سفارت می...

تک پارتی از جیهوپ

𝗜𝗺𝗽𝗼𝘀𝘀𝗶𝗯𝗹𝗲 𝗳𝗮𝘁𝗲' 𝘀𝗲𝗮𝘀𝗼𝗻:𝟮𝗣𝗮𝗿𝘁:𝟵ویوی جونگ کوک:کل تمرکزم روی پ...

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۶

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط