Name Lost heart

Name: Lost heart
Part: ⑨

با صدای در زدن یه نفر بیدار شدم تهیونگ هنوز خواب بود پس آروم دستشو از دور کمرم برداشتم گذاشتم روی تخت رفتم سمت در و درو باز کردم

ــــــــــــــــــــــ
علامت آجوما:&
ــــــــــــــــــــــــ

&پناه بر خدا دخترم تو مگه داخل اتاق خودت نخوابیدی "تعجب"
☆نه تهیونگ خوابش نمیبورد بزور خوابوندمش بزار بخوابه چند روزه بی خوابی میکشه منم الان میام پایین"آروم و یواش"
&باشه دخترم من رفتم "خنده ریز"

ویو اِریکا
درو بستم و آروم رفتم ببینم بیداره یا نه دیدم خوابه پس گفتم بهتره منم برم که یهو دستم کشیده شد و افتادم روی تخت تهیونگ دستمو کشید

~کجا میخوای بری "خوابالود"
☆داخل اتاق خودم
~ولش کن بیا اینجا بخواب "خوابالود"
☆نمیشه که تو بگیر بخواب من میرم
~شوخی باهات میکنم منم باید امروز برم شرکت "خنده"
☆خیلیم عالی اول برو یه دوشبگیر که سر حال شی بعدش بیا صبحانت رو بخور
~اوکی مادمازل "لبخند"
☆خب من برم تو هم به کار هات برس "لبخند"

ویو اِریکا
از اتاق اومدم بیرون که دیدم هانا مثل چیز دوید سمتم

♡داخل اتاق تهیونگ چیکار میکردی اونجا خوابیدی
☆بعد بهت میگم

ویو کوک
از اتاقم اومدم بیرون که دیدم اِریکا از توی اتاق تهیونگ اومد بیرون اونم با لباس خواب که یهو هانا دوید سمتش و ازش سوال میپرسید
بی خیال شدم و رفتم پایین

ویو اِریکا
با هانا رفتم داخل اتاقم که هی سوال میپرسید داشت کلافم میکرد

☆هانا بسه گفتم بعدا بهت میگم الان باید برم حموم "کلافه"
♡ایششش باشه سریع بیا من رفتم

ویو رزی
لباسمو در اوردم و رفتم داخل حموم آب وان رو تا آخر بازکردم تا سریع پر شه وقتی پر شد آبو بستمو آروم رفتم داخل وان آبه خیلی یخ بود ولی این راز پر انرژی شدن من بود پس باید حتما تا ⁵مین داخل آب بمونم تایمر رو روشن کردم و کامل رفتم زیر آب همه جا سرد و تاریک بود و ساکت آب میخواست منو بیاره بالا ولی من خودمو میکشیدم پایین که یهو با صدای تایمر چشمام باز شد و ناخداگاه کشیده شدم بالا موهام کل صورتمو گرفته بود زدمش کنار و حموم کردم بعد جند مین تموم شد حوله رو دور خودم پیچوندم و از حموم اومدم بیرون رفتم روی صندلی استند لوارم آرایشیم نشستم و مو ها مو در حال خشک کردن بودم که در زده شد و بدون اینکه من بگم بیاد یا نه درو محکم باز کرد
اون جنگکوک بود اصلا اون چیکار داشت

☆در میزدی نمیگفتن که جرم کردی "جدی"
-ببخشید خانوم کوچولو "پوزخند "
☆چیزی میخواستی بگی؟ "سرد"
-اوم آره، برادرت امروز خونه نیست من مواظبتم یا درست بگم امروز من خونتون میمونم
☆مطمئن نیستم چون هر چی شه میاد به خودم میگه
-عجله داشت نتونست
☆اوم مگه هانا خونه نیست
-نه اونم باید میرفت مدرسه
و اینکه داداشت با مدیر صحبت کرده ساعت ⁸باید اونجا باشی البته باید عادت کنی ساعت ⁷و ⁴⁵دقیقه اونجا باشی ولی چون داداشت.... "نگفته بود که اِریکا حرفشو قط کرد"
☆باشه فهمیدم امروز همه جی دست تو هست ولی قرار نیست قانون و خط قرمز های منو رد کنی
-کدوم قانون؟ "پوزخند"
☆یک بدون اجازه نیا داخل اتاقم، دو الان برو بیرون چون من فقط حوله تنمه، سه یونیفرمم رو بده
-هه سیمو میکنم و اینکه یونیفرمت روی تخته و اینکه سریع باش من میرسونتم و منتظرت نمیمونم "با یه پوزخند از اتاق میره بیرون"


بچه ها خیلی ببخشید بخاطر امتحان ها مامانم گوشی رو بهم نمداد

"و اسلاید دوم یونیفرم اِریکا"
دیدگاه ها (۰)

The water that gives you life will one day take the same lif...

Girls, you are also unique, believe in yourself دخترا همتون ...

Name: Lost heart Part:⑤ دامه ✓نهه اون قراره با ما فیلم ببینه...

Mafias Stepdaughter

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط