مرد اگر بودم

مرد اگر بودم،
نبودنت را غروب‌هایِ زمستان
در قهوه‌خانه‌هایِ دوری
سیگار می‌کشیدم
نبودنت
دود می‌شد ...
و می‌نشست رویِ بخارِ شیشه‌هایِ قهوه‌خانه
بعد تکیه می‌دادم به صندلی
چشم‌هایم را می‌بستم
و انگشتانم را
دورِ استکانِ کمر باریکِ چایِ داغ حلقه می‌کردم
تا بیشتر
از یادم بروی !

نامرد اگر بودم
نبودنت را
تا حالا باید
فراموش کرده باشم
مرد نیستم اما
نامرد هم نیستم
زنم
و نبودنت
پیرهنم شده است !
دیدگاه ها (۱)

هیچ‌گاه نفهمیده‌ام دوست داشتنچرا این همه غم‌انگیز است؟هیچ‌گا...

وقتی بزرگ شدم،میخواهم هرکسی باشمبه جز یک پدر بد اخلاقیک رانن...

ﺁﻣﻮﺧﺘﻪﺍﻡ ﮐﻪ ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺷﺪﻧﻪ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ، ﻧﻪ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﺭﺍﺑﻄﻪﺍﻯ.....

✍بهمن هم تمام شد...دفتر اسفند را باز کن...برگ اولش را... با ...

از همان روز اول قرار گذاشتیم که اگر رابطه‌مان خوب پیش نرفت، ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط