ای دوچشم مست تودراین حوالی بی نظیر
ای دوچشم مست تودراین حوالی بی نظیر
خسته ام ، تنهاترینم ، دست هایم را بگیر
قطره قطره آب شد، دل درغمت بی تاب شد
زیر خورشید فروزان نگاهت ناگزیر
آه اگر صد سال بنشینم تماشایت کنم
من نخواهم شد زچشمان تو هرگزسیرسیر
باامید با تو ماندن ، ازتو گفتن زنده ام
بی تو من می میرم ای بالا بلند سر به زیر
بس که دنبال تو راه افتاده ام دیوانه وار
رد پایم مانده بر شن های گرم این کویری
ای دلیل ماندن من در کویرستان درد
سایه عشق خودت را ازسرمن برمگیر..
خسته ام ، تنهاترینم ، دست هایم را بگیر
قطره قطره آب شد، دل درغمت بی تاب شد
زیر خورشید فروزان نگاهت ناگزیر
آه اگر صد سال بنشینم تماشایت کنم
من نخواهم شد زچشمان تو هرگزسیرسیر
باامید با تو ماندن ، ازتو گفتن زنده ام
بی تو من می میرم ای بالا بلند سر به زیر
بس که دنبال تو راه افتاده ام دیوانه وار
رد پایم مانده بر شن های گرم این کویری
ای دلیل ماندن من در کویرستان درد
سایه عشق خودت را ازسرمن برمگیر..
- ۱.۸k
- ۰۸ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط