همراه سردار رفته بودیم اصفهان، مأموریت. موقع برگشتن، بردم
_همراه سردار رفته بودیم اصفهان، مأموریت. موقع برگشتن، بردمان تخت فولاد. به گلزار شهدا که رسیدیم، گفت: بچهها، دوست دارین دری از درهای بهشت رو به شما نشون بدم؟
گفتیم: چی از این بهتر، سردار!
کفشهایش را درآورد، وارد گلزار شد. یک راست بردمان سر مزار #شهید_حسین_خرازی . با یقین گفت: از این قبر مطهر، دری به بهشت باز میشه.
نشستیم. موقع فاتحه خواندن، حال و هوای سردار تماشایی بود. توی آن لحظهها، هیچ کدام از ما نمیدانستیم که این حال و هوا، حال و هوای پرواز است؛ به ده روز نکشید که خبر آسمانی شدن خودش را هم شنیدیم. وصیت کرده بود که حتماً کنار شهید خرازی دفنش کنند. دفنش هم کردند. تازه آن روز فهمیدیم که بنا بوده از این جا، در دیگری هم به بهشت باز بشود! #شهید_کاظمی #خاکیان_خدایی #مدافع_سبزحرم
گفتیم: چی از این بهتر، سردار!
کفشهایش را درآورد، وارد گلزار شد. یک راست بردمان سر مزار #شهید_حسین_خرازی . با یقین گفت: از این قبر مطهر، دری به بهشت باز میشه.
نشستیم. موقع فاتحه خواندن، حال و هوای سردار تماشایی بود. توی آن لحظهها، هیچ کدام از ما نمیدانستیم که این حال و هوا، حال و هوای پرواز است؛ به ده روز نکشید که خبر آسمانی شدن خودش را هم شنیدیم. وصیت کرده بود که حتماً کنار شهید خرازی دفنش کنند. دفنش هم کردند. تازه آن روز فهمیدیم که بنا بوده از این جا، در دیگری هم به بهشت باز بشود! #شهید_کاظمی #خاکیان_خدایی #مدافع_سبزحرم
۱۶.۴k
۲۱ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.