ـــــــ💔
#ـــــــ💔
ده ها نامه می نویسم
ڪجاست پستـچی؟
صدها پیامڪ می نویسم
ڪجاست گیــرنده؟
ڪجا بیتـوته ڪنم بی تُـو؟
نمی دانم! چشمانم را می بندم
خیابان ها در ذهنـم می دوند
تاڪسی ها از من عبور می ڪنند
ڪدام سویی؟ ڪدام سمت بروم؟
ایستـگاه ها آڪنده از فاصلـه
دلـم پر از زهـر نرسیـدن
ذهنـم مملـو از حسـرت دیدن
ڪجا بیتـوته ڪنم بی تُـو؟
.
.
.
.
.
.
.
.
ده ها نامه می نویسم
ڪجاست پستـچی؟
صدها پیامڪ می نویسم
ڪجاست گیــرنده؟
ڪجا بیتـوته ڪنم بی تُـو؟
نمی دانم! چشمانم را می بندم
خیابان ها در ذهنـم می دوند
تاڪسی ها از من عبور می ڪنند
ڪدام سویی؟ ڪدام سمت بروم؟
ایستـگاه ها آڪنده از فاصلـه
دلـم پر از زهـر نرسیـدن
ذهنـم مملـو از حسـرت دیدن
ڪجا بیتـوته ڪنم بی تُـو؟
.
.
.
.
.
.
.
.
۲۱۲
۱۱ مهر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.