طنز جبهه

بر مشامم می‌رسد هر لحظه بوی مرخصی
شب که می‌خوابم دلم رفته به سوی مرخصی

روح من همچون کبوتر کرد پروازی دگر
می‌زند پر تا سحر در جستجوی مرخصی

مادرم از هجر من غمگین و ناراحت شده
شاد و خوشحال می‌شود چون که بروم مرخصی

گر بیاید مرخصی خوشحال و خندان می‌شوم
گر نیاید مرخصی غمگین و نالان می‌شوم.

فرهنگ جبهه، شعارها و رجزها، ج۲، ص۶۰

#طنزجبهه
دیدگاه ها (۰)

تقدیر عراقی ها از خانم سحر امامی

به مناسبت شهادت مهدی عراقی

طنز جبهه

آخ مردم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط