من ماجرای دیر دو کاجم در
من ماجرای دیرِ دو کاجم در
یک کنج و کورِ دورِ دهی متروک
من تکیه باز هم به خودم دارم ،
تا اره های کُند شب موعود ..
بر شانه ام کبوتر تنهایی ست ،
بی دانه و لانه مانده ی پرواز ،
پایان عاشقانه یک دارَم ،
در انزوای خانگیِ آغاز ..
سرمایه داره پارگی جیبَم ،
بختم شبیه سکه دوزاریست ...
یک کنج و کورِ دورِ دهی متروک
من تکیه باز هم به خودم دارم ،
تا اره های کُند شب موعود ..
بر شانه ام کبوتر تنهایی ست ،
بی دانه و لانه مانده ی پرواز ،
پایان عاشقانه یک دارَم ،
در انزوای خانگیِ آغاز ..
سرمایه داره پارگی جیبَم ،
بختم شبیه سکه دوزاریست ...
- ۲۳.۵k
- ۱۸ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط